زندگی نامه ی کامل سامان جلیلی و طرفداران او!

سامان جلیلی  متولد اوایل دهه ۷۰ است . سن زیادی ندارد و دو ماه قبل اولین آلبوم مجاز خود را روانه بازار کرد.سامان جلیلی در طول چهار سال فعالیت خود توانسته طرفداران زیادی را به سمت آثارش جذب کند. چندی پیش هم برای اولین‌بار پا به تلویزیون گذاشت و برای اولین‌بار تیتراژخوانی را هم تجربه کرد.

سراغ این خواننده جوان رفتیم و با او درباره «پرتگاه» صحبت کردیم؛آلبومی که با نظرات مثبت و منفی متعددی همراه بود. البته او در این گفت‌وگو از اهداف و آرزوهای خود و انگیزه‌هایش هم سخن گفت. همچنین سامان جلیلی برای اولین‌بار رسما درباره الگوی هنری خود به تفصیل صحبت کرد.

باید دو سال پیش منتشر می‌شد

آلبوم پرتگاه در کل خوب بود و به جز مقوله پخش که به نظر خودم ضعف‌هایی داشت، استقبال خوبی از کار‌ها به عمل آمد. در کنار نظرات مثبت، انتقاداتی هم به برخی قطعات وارد شد. یکی از انتقادات به ملودی‌ها و ترانه‌ها بود. آنهایی که کارهای من را دنبال می‌کنند می‌دانندکه ملودی‌ها و ترانه‌ها حدودا برای سه سال قبل بود. آلبوم پرتگاه باید دو سال پیش منتشر می‌شد ولی ان‌شاءالله در آلبوم‌های بعدی قوی‌تر و به‌روز‌تر ظاهر خواهم شد.

با وجود انتقاداتی که به ترانه‌ها مطرح شد ولی همین بخش هم یکی از نقاط قوت آلبوم بود. اگر به برخی آلبوم‌ها دقت کنید متوجه می‌شوید که فقط ۶۰ یا ۷۰ کلمه را جابه‌جا می‌کنند و می‌خوانند. ترانه‌های من از قطعه اول تا پایان آلبوم شامل موضوعات متفاوتی است.

شادمهر،  الگوی من

تا آنجایی که من نظرات مخاطبان را خواندم و شنیدم، بیشتر از قطعه دوم آلبوم یعنی «شعله‌دار» انتقاد شده بود که می‌گفتند شبیه کارهای شادمهر عقیلی است. بعضی‌ها انتقادات تندی داشتند و می‌گفتند که این کار کاور است و اسم سامان جلیلی در آن ذکر شده است. خیلی‌ها به من انتقاد می‌کنند که از فلان خواننده‌ها تقلید می‌کنی ولی با این قطعه خواستم بگویم که الگوی من چه کسی است.

من سبک خودم را دارم و از کسانی که اتهام تقلید به من می‌زنند این سوال را می‌پرسم که کدام یک از خواننده‌هایی که شما اسم می‌برید در سبک قطعه «تردید» اثری را منتشر کرده‌اند. شاید صدای من شباهت داشته باشد در این آلبوم هم می‌خواستم بگویم که الگوی من کدام خواننده است ولی متاسفانه خیلی‌ها متوجه نشدند و اتهام دزدی و کاور به من زدند.

قضاوت‌ها متعصبانه بود

حجم انبوهی از نظرات مخاطبان موسیقی و طرفداران عزیزم پس از انتشار آلبوم در سایت‌های موسیقی به ثبت رسید. فکر می‌کنم آرزوی هر خواننده‌ای است که همه مخاطبان موسیقی کار او را بررسی کنند و درباره آن نظر بدهند. این اتفاق برای من بسیار جالب و خوب بود و به فال نیک گرفتم. بیشتر نظرات را خواندم و برای خودم جالب بود که حتی نظرات منتقدان هم بر مبنای شنیدن آلبوم بود. شاید جزو اولین خواننده‌هایی باشم که آلبوم من ابتدا شنیده می‌شود و سپس مورد نقد قرار می‌گیرد. به دلیل اینکه متاسفانه این روز‌ها شاهد برخی قضاوت‌های متعصبانه‌ای از سوی مخاطبان هستیم که بدون شنیدن کار‌ها نظر می‌دهند.

برای خودم و مردم می‌خوانم

تنوع زیادی در این آلبوم داشتیم و چهار قطعه شش و هشت ارائه کردیم. فکر می‌کنم در هیچ کدام از آلبوم‌های امسال چهار قطعه شش و هشت نبوده است و در کنار آن سبک‌های دیگری هم داشتیم. من برای مردم می‌خوانم ، نه برای خودم.

خدارا شکر که مجوز گرفتم

هر کسی حتی یک بار هم آثار مرا پیش از آلبوم پرتگاه شنیده باشد، می‌داند که من خواننده غیرمجاز مجاز بودم و مجاز می‌خواندم. زمانی که برای اخذ مجوز به ارشاد مراجعه می‌کردم به من می‌گفتند شما بروید و ما بررسی می‌کنیم. همین رفت‌وآمد‌ها حدود دو سال و نیم طول کشید و هیچ جواب دقیقی هم دریافت نمی‌کردم.

از زمانی که آقای پیروز ارجمند بر مقام ریاست دفتر موسیقی ارشاد قرار گرفت، کلا شرایط موسیقی کشور عوض شد. لطف آقای ارجمند و حراست ارشاد بود که توانستیم کار را منتشر کنیم و شاید باز هم انتشار آلبوم دو سال دیگر به طول می‌انجامید. در طول این دوران دو بار خسته و دلسرد شدم. آنقدر به ما گفتند صبر کنید که ممکن بود آلبوم را به صورت غیرمجاز پخش کنم. خدا را شکر می‌کنم که صبر ما بی‌نتیجه نبود و الان نتیجه آن را می‌بینیم.

آلبوم را فامیلی جمع کردم

تمامی اعضای تیم تولید آلبوم را خودم انتخاب کردم. اگر بخواهید بازخورد خوب داشته باشید باید با چهره‌های حرفه‌ای همکاری کنید. من اسپانسری نداشتم و تهیه‌کننده مجموعه هم مدیر برنامه‌های من یعنی آقای محمد قیامتی بود.  دوست داشتم با چهره‌های درجه یک همکاری کنم  وکسانی که هر کدام یک برند هستند.

همکاری با بزرگان ریسک بود ولی باتوجه به تجربه کمی که در آلبوم اول داشتم انتخاب‌های من خوب بود. امید علیجانی و شهرام جلیلی که در بخش ترانه حضور داشتند، پسرخاله و پسر عموی من هستند. تنظیم‌کننده‌ها را هم خودم انتخاب کردم .در کل تمامی اعضا با یکدیگر هماهنگ بودند. این نکته را هم بگویم که در برخی موارد می‌توانستم تصمیم‌ها و انتخاب‌های بهتری داشته باشم.

دوست دارم یک آلبوم تنوع داشته باشد و خیلی‌ها هستند که فقط با کارهای شاد یا اسلو یا هاوس و ترنس ارتباط برقرار می‌کنند. دوست دارم برای همه سلیقه‌ها بخوانم و از قبل هم برای هر قطعه برنامه‌ریزی می‌کنم. برای آلبوم پرتگاه هم برنامه‌ریزی دقیقی داشتم و هدف من پوشش تمامی نظرات و سلایق بود. در آلبوم‌های آینده هم این روند را قطعا دنبال خواهم کرد.

اهداف بزرگی درسر دارم

مطمئن هستم که می‌توانم اتفاقات خوبی را رقم بزنم. واقعا نمی‌دانم برای رسیدن به صددرصد اهدافم چند سال یا چند آلبوم باید بگذرد. در موسیقی ایران هیچ چیز مشخص و قطعی نیست و ممکن است خواننده‌ای با کاری که از دیدگاه منتقدان ضعیف است، بسیار موفق ‌شود اما در مقابل کارهایی هم هستند که با حضور بهترین افراد تولید می‌شوند اما آن‌طور که شایسته است شنیده نمی‌شوند، به همین دلیل همیشه با تمام داشته‌هایم وارد میدان می‌شوم و شک نکنید که برای آلبوم بعدی هرچه دارم را عرضه می‌کنم.

قطعا بیشتر کار می‌کنم تا در همین سطح باقی نمانم یا خدایی نکرده سقوط نداشته باشم. این روند را در آلبوم دوم و سوم و آثار آینده‌ام دنبال می‌کنم. نمی‌دانم چه زمانی به سقف آرزو‌ها و اهداف خودم دست پیدا کنم اما اهداف بزرگی در سر دارم!

خواننده شده‌ام که کنسرت بگذارم

یکی از مهم‌ترین اهداف من از حضور در عرصه موسیقی مجاز، اجرای زنده رسمی است، به دلیل اینکه می‌خواهم از نزدیک با مخاطبان عزیزم در ارتباط باشم. برای کنسرت تهران اتفاقاتی رخ داده و برنامه‌ریزی‌هایی انجام داده‌ایم اما نمی‌توانم الان چیزی بگویم.

قراردادی برای کنسرت تهران به ثبت رسیده و برگزارکننده برنامه به‌زودی جزئیات لازم را اعلام می‌کند اما قطعا در این دو ماه به شکل جدی و متمرکز تلاش می‌کنیم تا کنسرتی با سطح بالا  روی صحنه ببریم، اما پس از توزیع آلبوم کنسرت‌هایی را در شهرستان‌ها برگزار کردیم که از مردم عزیز کرمان، سیرجان، جویبار و سایر شهر‌ها که میزبان ما بودند بازخوردهای خوبی را دریافت کردیم. برای کنسرت تهران انگیزه بالایی دارم و می‌خواهم توانایی‌هایم را اثبات کنم.

احترام به سلیقه‌ها

برخی خواننده‌هایی که طی سال‌های اخیر توانستند مجوز رسمی فعالیت دریافت کنند در کنسرت موفقیت چشمگیری نداشتند. یکی از مهم‌ترین دلایل این اتفاق به‌نظر من به انتخاب کار‌ها و آثاری که می‌خوانند باز می‌گردد. بعضی دوستانی که در این چند سال به جمع خوانندگان مجاز پیوسته‌اند فقط در یک سبک فعالیت می‌کنند.

برخی از آنها فقط آثار غمگین می‌خوانند یا فقط به‌دنبال کارهای غربی هستند. کنسرت مرحله پس از آلبوم و انتشار تک قطعات است و اگر تمامی سبک‌ها را در آثار خود داشته باشید به تبع آن تمامی سلایق به کنسرت شما می‌آیند. من دوست دارم عامه مخاطبان موسیقی را در جمع طرفدارانم داشته باشم. تمایل دارم بتوانم در تمامی سلایق نفوذ کنم و برای انتشار هر تک قطعه یا آلبوم بررسی‌های دقیقی پیرامون این موضوع انجام می‌دهم.

افراط در کنسرت

درست است که دوست دارم تمامی مخاطبان موسیقی در کنسرت‌های من حضور داشته باشند ولی به برگزاری کنسرت در سئانس‌های زیاد اعتقادی ندارم. باید میزان تمایل و نیاز مخاطبان بابت کنسرت‌ها سنجیده شود و شرایطی مانند زمان و تقویم هم تاثیرگذار است اما باید حضور خواننده روی صحنه مفید باشد. دوست ندارم امروز در تهران و فردا در یک شهر دیگر و طی یک ماه مدام در شهرهای مختلف برنامه داشته باشم.

سبک خودم را دارم

الگوی من شادمهر است و همان‌طور که گفتم در قطعه دوم آلبوم می‌خواستم الگوی خودم را معرفی کنم، اما اصلا دوست ندارم که بگویند تو شبیه فلان خواننده می‌خوانی! اگر به قطعاتی مانند «حرف دلم»، «تردید»، «خیال» و «دوست دارم» گوش بدهند متوجه می‌شوند که من سبک خودم را دنبال می‌کنم.

این شباهت صدا وجود دارد ولی سامان جلیلی کاراکتر هنری متفاوتی دارد. این آخرین بار بود که در آلبوم من قطعه‌ای شبیه خواننده دیگر می‌شنوید. از آلبوم دوم باز هم ابعاد دیگری از توانایی‌های من شنیده خواهد شد و همه مخاطبان قطعا درک می‌کنند که کار من جدا و متفاوت از هنرمندان دیگر است.

نه الهام گرفتم نه کاور کردم

چند قطعه از آلبوم از لحاظ تم و سازبندی شبیه کارهای ترکی بود. حامد برادران هرچند نظرات تخصصی روی آنها داشت ، برای تنوع این تم را دنبال کردیم و بسیار موردپسند مخاطبان گرفت و نظرات مثبت آنها را به‌دنبال داشت. سازهایی که پیام طونی یا کیان دارات نواختند را دوست داشتم و با وجود برخی شباهت‌هایی که پیش آمد تمامی ملودی‌ها و تنظیم‌ها ایده خودمان بود. از کسی الهام نگرفتیم و کاور نکردیم و خودم هم از این سبک کار‌ها لذت بردم.

مجاز شدن یعنی

مدتی پیش از انتشار آلبوم در مصاحبه‌ای گفتم که هدف من فاصله گرفتن از خواننده‌هایی است که الان هم‌سطح آنها هستم. همین که مجاز شدم، برای من به منزله صعود چند پله‌ای بود. حضور من در تلویزیون و خواندن تیتراژ برنامه «بعضیا» و اجراهای بزرگ‌تر در شهرستان‌ها اتفاقاتی هستند که پس از آلبوم به‌وجود آمد. پرتگاه توانست من را به اهدافم نزدیک‌تر کند ولی این تازه ابتدای راه است. هدف من بسیار بالا‌تر و بیشتر است. شرایط سنی من هم به‌گونه‌ای است که تجربه ندارم اما انگیزه بسیار زیادی برای ادامه راه دارم.